prune
ظاهر
انگلیسی
[ویرایش]فعل
[ویرایش]خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).
- بریدن شاخههای یه درخت، بوته، یا گیاه، بهویژه طوریکه بهتر رشدد (رشد کند):
- She spent the afternoon pruning roses.
- سادیدن (ساده کردن) چیزی با حذفیدن چیزهایی که نیاز نیستند:
- Arco has reacted to the loss in revenue by pruning (back) its expansion plans.
- I felt his essay needed a little pruning.
برگردان
[ویرایش]اصلاحیدن یه درخت یا بوته | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
تقلیلیدن یا کوتاهیدن | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
اسم
[ویرایش]خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).
- یه نوع آلوی خاص کاملا خشکیده
برگردان
[ویرایش]آلوی خشکیده | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
فرانسه
[ویرایش]اسم
[ویرایش]prune (جمع prunes)خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
- آلو
- (عامیانه) بلیط (گذر شهری)