Niloofar's Reviews > آیینه‌ای برای صداها

آیینه‌ای برای صداها by محمدرضا شفیعی کدکنی
Rate this book
Clear rating

by
10244285
's review

it was amazing
bookshelves: poem, favorite

"دیباچه"

بخوان به نام گل سرخ، در صحاري شب،
كه باغ ها همه بيدار و بارور گردند
بخوان، دوباره بخوان، تا كبوتران سپيد
به آشيانه ي خونين دوباره برگردند

بخوان به نام گل سرخ، در رواق سكوت
كه موج و اوج طنينش ز دشت ها گذرد؛
پيام روشن باران،
ز بام نيلي شب،
كه رهگذار نسيمش به هر كرانه برد.

ز خشك سال چه ترسي!
ـ كه سد بستي بستند:
نه در برابر آب،
كه در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور ...

در اين زمانه ي عسرت،
به شاعران زمان برگ رخصتي دادند
كه از معاشقه ي سرو و قمري و لاله
سرودها بسرايند ژرف تر از خواب
زلال تر از آب.
تو خامشي، كه بخواند؟
تو مي روي، كه بماند؟
كه بر نهالك بي برگ ما ترانه بخواند؟
از اين گريوه به دور،
در آن كرانه، ببين:
بهار آمده،
از سيم خادار، گذشته.
حريق شعله ي گوگردی بنفشه چه زيباست!

هزار آينه جاري ست.
هزار آينه اينك، به همسرايي قلب تو مي تپد با شوق.
زمين تهي ست ز زندان،
همين تويي تنها
كه عاشقانه ترين نغمه را دوباره بخواني.
بخوان به نام گل سرخ، و عاشقانه بخوان:
"حديث عشق بيان كن، بدان زبان كه تو داني"
flag

Sign into Goodreads to see if any of your friends have read آیینه‌ای برای صداها.
Sign In »

Reading Progress

Finished Reading
January 2, 2014 – Shelved

No comments have been added yet.