بعد از حدود یک سال تا 50 صفحه پیش رفتن از من بعیده! امروزم یه ریویو ازش خوندم که روشنم کرد!دیگه نمیرم سراغ بقیه ش! واجب که نیس!:D شما هم نخونید!:)))
Mergeبعد از حدود یک سال تا 50 صفحه پیش رفتن از من بعیده! امروزم یه ریویو ازش خوندم که روشنم کرد!دیگه نمیرم سراغ بقیه ش! واجب که نیس!:D شما هم نخونید!:)))
Merged review:
بعد از حدود یک سال تا 50 صفحه پیش رفتن از من بعیده! امروزم یه ریویو ازش خوندم که روشنم کرد!دیگه نمیرم سراغ بقیه ش! واجب که نیس!:D شما هم نخونید!:)))...more
هنوز نمیدونم چرا سعید بین اونهمه کتابی که تو کتابفروشی نشونش دادم اینو برام خرید! شخصیتا اسم ندارن،هیچ زمانی وجود نداره،مدام پرت میشی از یجایی به جای دهنوز نمیدونم چرا سعید بین اونهمه کتابی که تو کتابفروشی نشونش دادم اینو برام خرید! شخصیتا اسم ندارن،هیچ زمانی وجود نداره،مدام پرت میشی از یجایی به جای دیگه،از یه زمانی به زمان دیگه...فقط با یه لحن آرووم و منقطع! فک کنم برای شروع کردن کتابای دوراس،انتخاب مناسبی نبود...قطعا بعده ها دوباره میخونمش و بهش ستاره میدم. گرچه یه حس لطیف و خوبی بهم داده و احساس کرختی میکنم... دلم میخواد تو اس تالا بمونم........more
نویسنده بیشتر حرفشو گذاشته بود واسه روز آخر اونم از زبون یه آدم غریبه...و عجب حرفی رو گذاشته بود واسه اون روز : "...بهترین قسمت روز شب است.تو کار روزت نویسنده بیشتر حرفشو گذاشته بود واسه روز آخر اونم از زبون یه آدم غریبه...و عجب حرفی رو گذاشته بود واسه اون روز : "...بهترین قسمت روز شب است.تو کار روزت را انجام داده ای.حالا پاهات را بگذار بالا و خوش باش.من اینجوری میبینم.از هرکس میخواهی بپرس.بهترین قسمت روز شب است."...more
چقد خوب بود آخه!تمام مدت خوندنش مثه تمام منظره هایی که دوس داشتم و نخواسم لذت دیدنشونو با عکس گرفتن از بین ببرم، خوندم و از قسمتای خوبش عکس نگرفتم.اماچقد خوب بود آخه!تمام مدت خوندنش مثه تمام منظره هایی که دوس داشتم و نخواسم لذت دیدنشونو با عکس گرفتن از بین ببرم، خوندم و از قسمتای خوبش عکس نگرفتم.اما یه قسمت از بیست صفحه ی آخرشو حیفم میاد اینجا ننویسم: «بیشتر مردم به ترس ها و حماقت هایشان زنجیر شده اند و جرات ندارند بی طرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگیشان چیست. بیشتر آدم ها همینطور زندگیشان را بی هیچ رضایتی ادامه می دهند بدون آنکه تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه ی نارضایتی شان کجاست یا بخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند.سر آخر میمیرند در حالی که هیچ چیز در قلب شان نیست به جز لجن و خون رقیق کهنه _خون فاسد و بی مایه _ خاطراتشان هم به مفت نمی ارزد.بیشتر مردم جدا ابله اند....!!!»...more
یک روز مانده به عید پاک یک داستان سه قسمتی از سه نسل از یک خانواده ی ارمنی و تفاوت های فرهنگی بین اوناس! و البته بنظرم بهترین کتاب بین اون سه تا بود. کتیک روز مانده به عید پاک یک داستان سه قسمتی از سه نسل از یک خانواده ی ارمنی و تفاوت های فرهنگی بین اوناس! و البته بنظرم بهترین کتاب بین اون سه تا بود. کتاب دومم فک کنم زندگی خیلیا بود!مردایی که چه زنشون سنتی باشه و اهل خونه ، چه اهل کار ویکمی مدرن ، در هر صورت خلافشو بیشتر دوس دارن!!!...more
"زن ها یک بخش اضطراری انتقام گیر در وجودشان دارند که در مواقع لزوم آن را به سرعت به کار می اندازند." کتاب خوبی بود و البته متفاوت!"زن ها یک بخش اضطراری انتقام گیر در وجودشان دارند که در مواقع لزوم آن را به سرعت به کار می اندازند." کتاب خوبی بود و البته متفاوت!...more
بازم به این نتیجه رسیدم که فیلم نمیتونه عمق احساسات شخصیتارو نشون بده و نویسنده ی این کتاب چقد فوق العاده اینکارو کرده بود!وهنوز نمیدونم چرا اینهمه سابازم به این نتیجه رسیدم که فیلم نمیتونه عمق احساسات شخصیتارو نشون بده و نویسنده ی این کتاب چقد فوق العاده اینکارو کرده بود!وهنوز نمیدونم چرا اینهمه سال بخاطر اینکه فیلمشو دیده بودم کتابو نمیخوندم!!:|...more
Loading...
