«مرد در اتاق کوچک رو به نیل نشسته بود و انتظار میکشید. سرش را طوری میان کف دست راستش پنهان کرده و غرق در اندیشههایش بود که صدای نزدیک شدن قدمها بر سنگفرش اتاقک را نشنید. با دست چپ گهوارهای را که کنارش بود آرام تکان میداد تا صدای مرد تازهوارد او را به خود آورد: من برای شنیدن حرفهای تو اینجا هستم».
English : Arman Arian آرمان آرین زادهی ۱۳۶۰ است. او با آفرینش اثر سهگانهٔ «پارسیان و من» به دنیای ادبیات شناسانده شد. پارسیان و من نام رمانی است در سه جلد که بیانکنندهی اسطوره، حماسه و تاریخ ایران است.
فارغ از اینکه موضوع انتخابی آرین بسیار موضوع مهمی هست و به نوعی جای تحسین داره، اما او نتونسته داستانهای خوبی بنویسه. در جاهایی از کتاب رسما نوشتار به سمت داستانهای شب برای کوکان میره و از استانداردهای رمان فاصله میگیره. شاید به این خاطر بوده که او میخواسته در حجمی کوتاه و البته با کمترین دستکاری در متنون معتبر دینی، سیر کلی تاریخ انبیا و تاریخ وحی رو سلسلهوار بیان کنه. این کوتاهی نوشتهها فقط اجازهی مرور حوادث مهم رو به او داده و ساختارهای داستانی رو از متن گرفته. در کل هم یک حس خاصی به نوشتههای آرین دارم. نوشتههای او اگرچه ظاهری شبیه به بعضی متون دینی داره، اما شاید به خاطر سبقهی او در افسانهنویسی، من متنهاش رو باور نمیکنم و انبیاء داستانهاش برای من بسیار نزدیک به افسانههای رستم و سهراب هست، و این شاید اتفاق خوبی نباشه...
مثل کتاب اول٬ متن این کتاب نیز شیوا بود. داستانها حالت بسیار تلمیحی دارند و اگر کسی اصل داستان را نداند شاید خیلی خوشش نیاید. نکات ریز و جذاب بسیارند و آن عنصر ایرانی نیز فراموش نشده. حال تنها مانده آن که ببینیم این آقا که شاهی زیر دست وزیرانش است کدام شخصیت تاریخیست و این بازرگان کیست؟