Jump to ratings and reviews
Rate this book
Rate this book
Lights. Camera. Slawter!

Grubbs Grady and his half-brother Bill-E are thrilled to join their uncle Dervish as onset consultants for the newest movie by cult horror producer David A Hayms. Shot in a deserted town renamed Slawter, the demon-themed movie is to be Hayms's masterpiece. But as strange incidents disrupt the set, Grubbs begins to wonder whether more than filming is afoot.

240 pages, Hardcover

First published January 1, 2006

About the author

Darren Shan

253 books7,981 followers
Librarian's note: Also writes books for adults under the name Darren Dash. And in the past he has released books for adults under the names D.B. Shan and Darren O'Shaughnessy.

Darren Shan (born July 2, 1972 in London, England) is the pen name of the Irish author Darren O'Shaughnessy, as well as the name of the protagonist of his book series The Saga of Darren Shan, also known as The Cirque Du Freak Series in the United States. He is the author of the series The Demonata, The Saga of Larten Crepsley, and Zom-B. He has also released the stand-alone novel, The Thin Executioner, and the stand-alone short novels, Koyasan, and Hagurosan. Plus, for adults, he released The City Trilogy (originally under the name of D.B. Shan), and Lady of the Shades..

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
6,859 (44%)
4 stars
4,979 (32%)
3 stars
2,714 (17%)
2 stars
608 (3%)
1 star
98 (<1%)
Displaying 1 - 30 of 558 reviews
Profile Image for Ahmad Sharabiani.
9,563 reviews462 followers
March 28, 2019
Slawter (The Demonata #30), Darren Shan
The book is set about a year after Lord Loss takes place. When the story takes place Dervish, who has just returned from his battle with Lord Loss, a horror movie producer named Davida Haym offers Dervish a chance to work on the set of her new movie, "Slawter". He wakes up and finds himself in a small room in one of buildings that make up the town Slawter. Dervish and Bill-E are also in the room with him and he uses special magic to wake them up. The three of them then run into the town trying to warn people to get away by saying there is a gas leak and the town will explode soon. Back at Dervish's house, Dervish tells Grubbs about what his future would be if he did have magic. When Dervish scans Grubbs for magic powers he thinks he has none, but in truth, Grubbs had hid them without knowing. Later he decides to check if he did have powers, and managed to switch the light on and off without using the switch and make his reflection disappear. To have the power to conceal his powers from Dervish and to use magic in the real world away from any demons can only mean one thing— Grubbs is a magician.
تاریخ نخستین خوانش: ماه آوریل سال 2005 میلادی
عنوان: فاجعه اسلاتر؛ نویسنده: دارن شان؛ مترجم: فرزانه کریمی؛ تهران، قدیانی، بنفشه، 1385؛ در 359 ص؛ فروست: نبرد با شیاطین 3؛ چاپ سوم 1387 ؛ چهارم 1388؛ شابک: 9789645360427؛ پنجم 1389؛ چاپ نهم 1393؛ موضوع: داستانهای نوجوانان از نویسندگان انگلیسی - سده 21 م
عنوان: اسلاتر؛ نویسنده: دارن شان؛ مترجم: فاطمه ملکی، ویراستار: فرهاد اسکندری؛ تهران، متن دیگر، 1397، در 312 ص؛ شابک: 9786008699637؛ فروست: شیلطین کتاب سوم؛
عنوان: اسلاتر؛ نویسنده: دارن شان؛ مترجم: سمیه پزشکی (نازنین)؛ تهران، انتشارات اردیبهشت؛ 1397؛ در 312 ص؛ شابک: 9789641712763؛ فروست: نبرد با شیاطین؛
عنوان: اسلاتر؛ نویسنده: دارن شان؛ مترجم: سمیه یوسفی؛ تهران، آسو؛ 1397؛ در 368 ص؛ شابک: 9786008755890؛ فروست: دموناتا 3؛
درویش پس از مبارزه اش در قلمرو «لرد لاس»، هنوز پریشان است. او به شهرکی سینمایی دعوت میشود، تا در ساخت فیلمی تخیلی و ترسناک درباره موجودات شیطانی، همکاری کند. «گروبز» و «بیل-ای» نیز همراهش میروند. دنیای سینما بچه ها را مبهوت میکند، اما گروبز به رخدادهایی پی میبرد، که هیچ فیلمی نمیتواند به اندازه آنها خونبار، و هولناک باشد. چه کسی حرف «گروبز» را باور میکند؟ نقل از متن: «لردلاس یک موجود دموناتایی است، یک جادوگر واقعی، نه دماغ دارد، و نه قلب، درون سینه اش حفره ای پر از مار است. هش�� تا دست دارد، گوشت تنش سرخ کمرنگ است. سرتاپای بدنش، پر از زخم، و بریدگیهایی است، که بی وقفه از آنها خون بیرون میزند. او عاشق بدبختیهاست. از بدبختی، ترس، و اندوه آدمها تغذیه میکند. به دنیای ما که میآید، میان آدمها بیصدا حرکت میکند. با چشمهای معمولی دیده نمیشود، او در مراسم نشییع جنازه حاضر میشود، ناامیدی را تقویت میکند، و اندوه را بو میکشد. «لرد لاس»، یک ارباب شیطانی است. او توانایی درمان لیکانتروپی (باور بر این‌که خود شخص یا دیگران تبدیل به گرگ یا جانواران دیگر می‌شوند) را دارد». پایان نقل از ص 11 کتاب با تصحیح و تغییر. ا. شربیانی
Profile Image for Ali Ebrahimi.
151 reviews
September 4, 2023
شروع بازخوانی ۱۴۰۲/۰۶/۱۳ ساعت ۶ صبح
اتمام ۱۴۰۲/۰۶/۱۳ ساعت ۳ بعد از ظهر
واقعا شوک شدم نسبت به دو تا جلد قبلی خیلی ضعیف تر شد و خیلی کلی گویی کرد و وارد جزئیات نشد و از زمان فیلمبرداری همه چیز با سرعت خیلی بالا و هول هولی داشت جلو میرفت و نمیتونستم خیلی خودمو تو محیط تصور کنم ولی تونست برای جلو بعدی مشتاقم کنه.
Profile Image for Sang Cast.
63 reviews4 followers
July 7, 2024
گاهی در حین خواندن این کتاب هم مثل قسمت‌های قبلی به خودم می‌گویم که این‌همه سخت‌گیری، آن هم این‌جا، کار بیهوده‌ای‌ست که به سختی‌هایش نمی‌ارزد، اما از آن‌جا که انتشارات قدیانی با این‌طور درخواست‌های ویرایش به شدت خوب و زیبا برخورد می‌کند و کاملا همه‌چیز را به یک ورش می‌گیرد، تنها جایی که می‌توانم بابت این مشکلات (که در چاپ‌های متعدد کتاب‌هایش بارها و بارها و بارها، به صورت کاملا مغرورانه و سرخوشانه، تکرار می‌شوند) غر بزنم.
(سال ۱۳۹۴ بود که کتاب «تن‌تن و سندباد» را از همین نشر می‌خواندم. چندین بار تماس گرفتم و گفتم که «سوپرمن به تفنگ لیزری نیاز نداره، چون از چشماش لیزر شلیک می‌کنه. روی لباسشم، همون‌طور که توی نقاشی کتاب هست، حرف S بزرگ نوشته، و خفاشی که بال‌هاش رو باز کرده مال بتمنه، همون‌طور که از اسمش پیداست. نقاب هم نمی‌زنه به چشمش سوپرمن، چون اصلا تنها ابرقهرمانیه که وقتی می‌خواد ناشناس بمونه نقابش رو برمی‌داره!» و کلی ایرادات ریز و درشت دیگر... اما الان با این‌که این کتاب به چاپ چهل‌وپنجم یا بیشتر رسیده، هنوز هم همین ایرادات ابلهانه را دارد. درست است که کتاب به طور کلی مجموعه‌ای از مزخرفات است و بیش از این نیست، اما به هر حال کاغذهایی که می‌توانستند حامل چیزهای بهتری باشند، حالا دارند بابت این کتاب هدر می‌روند. چرا لااقل این اثر کثیف نباید قالب شکیل‌تری داشته باشد؟ البته نباید فراموش کنیم که ولی امر مسلمین ایران و جهان، با همین نسخه درب‌وداغان حسابی عشق‌بازی کرده است و آن را پسندیده و به عنوان یک کتاب استراتژیک در حوزه ادبیات نوجوان معرفی کرده است و چیزی که ایشان درباره‌اش حرف بزنند غیرقابل‌تغییر است؛ و احتمالا وقتی ایشان از کسی تعریف کنند و بگویند «فلانی آدم خوبی است!» آن فلانی دیگر خودش را نخواهد شست.)
پس این بار هم ابتدا مشکلات کتاب را توی سر نشر و دست‌اندرکارانش کوبیده‌ام، و بعد از خنک شدن دلم، به شکلی بسیار کوتاه، نقد و بررسی‌ام را بر این اثر فاخر (!) نوشته‌ام.

(نکته ۱: به تازگی سری به میدان انقلاب زدم و چاپ جدید کتاب را دیدم، و فهمیدم که نشر قدیانی برخی مشکلات را در کتاب حل کرده است، و حاشیه کتاب‌ها هم کم‌تر و فونت متن هم کوچک‌تر شده است، که کارهایی بسیار پسندیده بودند. از همین رو، تصمیم گرفتم برای منصفانه بودن نوشته‌ام، شماره چاپ هر جلدی که می‌خوانم را ذکر کنم: من چاپ دهم (۱۳۹۶) این جلد را خوانده‌ام و در ادامه توضیح داده‌ام.)

(نکته ۲: در صورتی که نقد و بررسی جلد اول و دوم را ندیده و نخوانده‌اید، می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید:
لُرد لاس
دزد شیطانی)

۱. صفحه ۲۸: تایپیست عزیز برای این‌که توی گیومه مخصوص دیالوگ دوباره برای آوردن اسم «دیوید اِی هایم» گیومه نیاورد، از Ditto Mark (") استفاده کرده، اما یادش رفته آن را ببندد، چون پاورقی شماره ۲ را احتمالا بسته شدن فضای نام در نظر گرفته.

۲. صفحه ۲۹: من عاشق مسئولیت‌پذیری مترجم در خصوص شوخی‌های کلامی هستم. مثلا در این‌جا اسم چند فیلم که خانم داویدا هایم تهی��‌کننده‌شان بوده می‌آید، که یکی از آن‌ها «شهرداران شب» است و در متن کتاب (از زبان گروبز) توضیح داده می‌شود که اسمش شبیه فیلم «کابوس‌ها»ست، اما با یک اسم دوکلمه‌ای! مترجم عزیز زحمت کشیده، و درباره فیلم کابوس‌ها پاورقی زده: «Nightmares: فیلم‌های مختلفی با این نام ساخته شده است.» یعنی مترجم متوجه شده که این‌جا توضیحی لازم است، اما نفهمیده که مخاطب کتاب به دنبال نام فیلم خاصی نیست و احتمالا فقط می‌خواهد بداند چه‌طور «شهرداران شب» و «کابوس‌ها» اسم‌شان شبیه هم است. اما نمی‌توانسته توضیح بدهد که اولی Night Mayors است و دومی Nightmares!!!

۳. صفحه ۳۰: از مترجم بابت پاورقی‌هایش که اسم کارگردان‌های معروف (استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس) را به انگلیسی آورده و توضیح داده که کارگردان هستند متشکرم. اما همیشه ترجیحم این است که این کارگردان‌های معروف با یکی دو مورد از فیلم‌های‌شان معرفی شوند. لااقل جورج لوکاس حقش بود که با مجموعه «جنگ ستارگان»ش معرفی شود.

۴. صفحه ۵۵: پرای می‌گوید: «راه‌های دیگری هم وجود دارد.» لرزش خطرناکی را در صدایش حس می‌کنم. ما مجبور نبودیم درخواست کنیم. می‌توانستیم او را راحت با خودمان ببریم.» به وضوح یک گیومه آن وسط جا افتاده، و احتمالا ناشر دیگر حوصله نداشته بنشیند و یک کتاب مسخره را که برای بچه‌ها چاپ کرده دوباره بخواند و ببیند چنین اشتباهاتی در آن هست یا نه و آن‌ها را تصحیح کند. همین که جلدش خوشگل و مرتب باشد و به فروش برسد، کافی‌ست، و نباید به چیز دیگری فکر کرد!

۵. صفحه ۶۶: مترجم به شرکت فیلم‌سازی Hammer می‌گوید «هَمِّر» و روی حرف میم تشدید می‌گذارد. احتمالا Letter و Battle و Wuffle و Billie و... را هم با تشدید می‌خواند و ترجمه می‌کند؛ اما شخصیت «Emmet» فقط «امیت» ترجمه شده و تشدید ندارد...

۶. صفحه ۷۰: بعد از شماره پاورقی دوم در متن، از دیالوگ‌های خانم هایم خارج می‌شویم، اما گیومه بسته نشده است. احساس می‌کنم تایپیست دلش با این کتاب نبوده و نمی‌توانسته خوب روی کارش تمرکز کند. اما کسی هم از انتشارات به او گیر نداده تا دل کوچکش نشکند.

۷. صفحه ۸۱ و صفحه ۸۲: امیدوارم این اشکال را در جاهای دیگر کتاب دوباره نبینم! ابتدا به نقل‌قول‌های این دو صفحه توجه‌تان را جلب می‌کنم: دِرویش مجموعه‌ای از بتری‌ّای نوشیدنی را در سرداب نگه‌داری می‌کند. و قفسه بزرگی پر از بتری نوشیدنی این دیوار را پوشانده است که بیشتر بتری‌هایش کاملا معمولی‌اند. اما یکی از آ»‌ها فقط ظاهرش مثل بتری است. آ» بتری را پیدا می‌کنم و با انگشتم، چوب‌پنبه سرش را محکم به پایین فشار می‌دهم. چوب‌پنبه پایین می‌رود. قفسه بتری‌ها از وسط باز می‌شود، دو قسمت آن از یک‌دیگر فاصله می‌گیرند و راهروی تاریک و باریکی نمایان می‌شود. همان‌طور که دیدید، تایپیست با اعتمادبه‌نفس کامل کلمه «بتری» را تکرار کرده و همین باعث شد که شک کنم نکند املای این کلمه به همین شکل درست باشد. این نشان می‌دهد که اعتمادبه‌نفس می‌تواند هر کاری را درست کند و حتی اگر شما اشتباهی کلیدتان را در خانه همسایه انداختید، باید آن‌قدر از خودتان اعتمادبه‌نفس نشان بدهید که کلید شرمنده شده و در را باز کند.

��. صفحه ۸۶: او بیشتر وقتش را در میان افراد دموناتا می‌گذراند البته «دموناتا» دنیای شیاطین است و «او» که نامش «برانابوس» است، در آن دنیا با شیاطین می‌جنگد و می‌خواهد راهی پیدا کن�� که تمام‌شان را نابود کند. در متن انگلیسی «He spends most of his time among the Demonata» آمده که قطعا «افراد» مد نظر نویسنده نبوده!

۹. صفحه ۹۸: «bar» یا می‌خانه در این‌جا به «چای‌خانه» ترجمه شده است. می‌دانم که اگر در کتاب داستان کودکان و نوجوانان ایرانی کلمه «می‌خانه» بیاید و مثلا حافظ بگوید «دوش دیدم که ملائک در می‌خانه زدند» تهاجم فرهنگی غربی‌های پست‌فطرت حساب می‌شود و خون مسئولین ارشاد به جوش می‌آید، اما دوست داشتم این ترجمه جالب را هم جزو لیست مشکلات بیاورم. فکرش را بکنید که شخصیت‌های داستان در وقت استراحت بین فیلم‌سازی به چای‌خانه می‌روند و د�� کنار چای‌شان یک قلیانی هم چاق می‌کنند، و بعد دوباره از ناف آسیا به سراغ ساخت فیلم ترسناک آمریکایی‌شان می‌روند!

۱۰. صفحه ۱۰۹: مترجم عبارت «good old-fashioned physical attraction» را به «سلیقه امل‌پسندی» ترجمه کرده است. هرچند که واژه‌یاب کلمه «امّل» را به صورت «کسی که آشنا به آداب‌ورسوم زمان نباشد و لباس و ظاهر یا افکارش مطابق زمانه نیست؛ کهنه‌پرست» توضیح داده است، اما به نظرم این ترجمه مناسب نیست. شاید «جذابیت تیپ‌های قدیمی» چیز بهتری می‌بود، اما نظر چندان کارشناسانه‌ای ندارم.

۱۱. صفحه ۱۱۰ و صفحه ۱۱۵: این‌که در پاورقی‌ها گفته شده که «تام کروز» و «دیوید نیون» و «اینگرید برگمن» بازیگر هستند، برای تشخیص بازیگران واقعی از شخصیت‌های داستانی خیلی جالب است، اما مثل مورد ۳، من ترجیح می‌دهم که حداقل معروف‌ترین و مهم‌ترین فیلم‌های این بازیگران هم در پاورقی ذکر شوند. این کار کمک می‌کند که مخاطبی که شاید فیلم‌ها را دیده باشد، راحت‌تر بازیگرهای ذکرشده را به یاد بیاورد.

۱۲.صفحه ۱۳۰: «لردد لاس» که احتمالا به خاطر اهمیت بیشتر او نسبت به باقی لردها دوتا «د» برایش گذاشته‌اند.

۱۳. صفحه ۱۳۲ و صفحه ۱۷۵ و صفحه ۲۳۹ و صفحه ۲۹۳: از چیزهایی که بی‌نهایت ازشان متنفرم، این است که همه کتاب را با لحن ادبی می‌نویسند و بین دیالوگ‌ها و متن روایت داستان هیچ تفاوتی قائل نمی‌شوند، اما ناگهان وسط صحبت‌های شخصیت‌ها، کلمات محاوره‌ای می‌آورند و این دو سبک را با هم خلط می‌کنند. مورد اول: «... حالت خوبه؟ هی! دِرویش، به نظرم گروبز مشکل دارد. قیافه‌اش طوری است که انگار...»؛ مورد دوم: بیل-ای با اخم می‌گوید: «منظورت چیه؟» مورد سوم: -منظورت چیه؟؛ مورد چهارم: قبل آن‌که بفهمم آن چیه... (واقعا بس نیست؟!)

۱۴. صفحه ۱۳۳ و صفحه ۲۸۷: مورد اول: «It killed Emmet» به «آن امیت را کشت» ترجمه شده است که به نظرم خیلی مسخره است. «آن» اضافه است. می‌شد خیلی راحت گفت: «امیت را کشت.»؛ مورد دوم: «آن سالیت را کشت. سالیت سعی کرد جلویش را بگیرد. نمی‌دانست آن واقعی است.» در حالی که هر دو «آن» مثل مورد قبل اضافه هستند.

۱۵. صفحه ۱۳۵: «با او یک به دو می‌کنم»! من همیشه «یکی به دو کردن» شنیده بودم، و پیش از نوشتن این مورد جست‌وجویی هم کردم به نظر می‌رسد که نظر خودم درست‌تر است و «ی» جا افتاده.

۱۶. صفحه ۱۵۵: - ما بدون این‌که به هم‌دیگر بگوییم، هیچ‌جایی نمی‌رویم. امکان ندارد که به من خبر نداده بیرون رفته باشد. به نظرم بین «خبر نداده» و «بیرون رفته باشد» جای یک «و» خالی‌ست. نمی‌دانم چرا خیلی‌ها فکر می‌کنند که این جمله‌ها بدون «و» هم درست هستند، در حالی که حتی نمی‌شود خوب و راحت خواندشان!

۱۷. صفحه ۱۶۷: متن اصلی چنین بوده: «They’re filming the second big demon scene tonight. No carnage or loss of life this time. It’s a scene from the third act, in which a demon appears to Bobby Mint and his friends.» که در آن، عبارت «the third act» به «سومین حرکت» ترجمه شده است؛ در حالی که اگر اشتباه نکنم منظور «پرده سوم» (تئاتر) بوده!

۱۸. صفحه ۱۷۰: این مورد یک‌جور سؤال و پیشنهاد هم‌زمان است، چون زیاد اطمینان ندارم که کدام‌یک بهتر است: بدنش با زمین تماس ندارد، اما همیشه چند سانتی‌متر بالاتر از سطح زمین، روی هوا شناور است. در متن اصلی هم به همین صورت نوشته شده است: «He doesn’t touch the floor, but hovers a few centimeters above the ground all the time.» اما به نظرم به جای «اما» بهتر است از «و» استفاده شود، چون دو جمله‌ای که به هم مربوط شده‌اند، مخالفتی با هم ندارند و صرفا در ادامه هم آمده‌اند. اما نمی‌دانم چرا در انگلیسی از «but | اما» استفاده شده است. (کاش کسی پیدا بشود که این را به من توضیح بدهد!)

۱۹. صفحه ۱۸۷: چند بار «تاکی-واکی» را خواندم و مدام به نظرم عجیب می‌رسید، تا این‌که نگاهی به متن اصلی انداختم و فهمیدم که «walkie-talkie» است. نمی‌دانم چرا مترجم آن را برعکس نوشته است، در حالی که توی پاورقی توضیح داده که «نوعی بی‌سیم دستی» است و یعنی آن را می‌شناخته یا درباره‌اش جست‌وجویی انجام داده بوده است.

۲۰. صفحه ۲۵۲: به آن راحتی، رد شدن از گمرک، بدون آن‌که کسی ازمان پاسپورت بخواهد. در متن اصلی چنین آمده و ترجمه اشتباه نیست: «Breezing through customs, nobody asking to see our passports.» اما به نظرم جمله راحت‌خوان نیست و باید لااقل به شکل «رد شدن از گمرگ، آن هم به آن سادگی، بدون این‌که کسی ازمان پاسپورت بخواهد.» نوشته می‌شد.

۲۱. صفحه ۲۵۳: در ابتدای این صفحه جمله‌ای داریم که به شکل عجیبی درست ترجمه شده، و به شکل عجیب‌تری ارشاد به آن ایراد نگرفته و حذفش نکرده، در حالی که در جلد اول با توضیح رقص باله مشکل داشته: هرچند فکر می‌کردم این عجیب است که بعضی از پرستارها هیچ لباسی... شاید مسئول ارشاد آن‌قدر عاقل بوده که وقتی فهمیده بیل-ای و دیگران خواب می‌دیده‌اند، آن را مثل بهشت دروغین فرض کرده و بی‌خیال قضیه شده!

۲۲. صفحه ۲۹۲: باز هم یک گیومه جامانده! یونی حرف می‌زند، سرش را تکان می‌دهد و بعد باز حرف می‌زند، اما برای حرف‌های دومش گیومه‌ای باز نمی‌شود.

۲۳. صفحه ۲۹۴: به جای «داستان‌های مجله‌های مصور» می‌شد خیلی راحت گفت «داستان‌های مصور» یا حتی می‌شد گفت «داستان‌های کمیک»؛ فکر می‌کنم همه این روزها، و حتی زمانی که مجموعه داشت ترجمه می‌شد، قضیه را می‌فهمیدند. یا می‌شد با یک پاورقی کوتاه درباره چیستی «کمیک» نتیجه تمیزتری به دست آورد.

۲۴. صفحه ۳۰۸: مرگ یکی از شخصیت‌های فرعی، به نام کارین، به دست لرد لاس، مرگ دردناک و غم‌انگیزی‌ست: و بعد، بازوهای قربانی کوچکش را فشار می‌دهد. دخترک ساکت می‌شود. بدنش سیخ می‌شود. وقتی هیولا جان کارین را از بدنش بیرون می‌کشد، پوست دخترک خاکستری می‌شود. صدای شکستن استخوان‌هایش را می‌شنوم. پاهایش چند بار شدید تکان می‌خورند و بعد از حرکت می‌ایستند. اما وقتی چند خط پایین‌تر را خواندم و دیدم که لرد لاس درباره مزه کارین نظر می‌دهد، به نظرم آمد چیزی در متن درست نیست و به سراغ نسخه انگلیسی رفتم: «then kisses her. She goes quiet. Stiff. Her skin turns grey as he sucks the life out of her. I hear bones cracking. Her feet jerk a few times, then stop.» همان‌طور که فهمیدید، kiss به معنی فشار دادن بازوهاست، و باقی ماجرا هم که مشخص است.

۲۵. صفحه ۳۱۶: مطابق نظر مترجم، واژه «hopefully» به معنی «اگر خدا بخواهد» است. چرا که در مقابل حمله شیاطین، فقط خدا می‌تواند به کار بیاید!

۲۶. صفحه ۳۵۱: البته این مورد در کتاب «لرد لاس» (جلد اول مجموعه) هم به ه��ین صورت بوده، اما وقتی به متن انگلیسی این جلد نگاه می‌کردم توجهم به این نکته جلب شد. فکر می‌کنم Bartholomew Garadex باید «بارتولومیو گاراده» باشد، و نه «بارتالومیو گاراده». به هر حال، حتی وسط «بارتالومیو» هم فاصله لازم نیست!!!

-----

وقتش است که نگاهی به کل ماجرا بیندازیم؛ شاید با کمی اسپویل! مراقب باشید که شیاطین در راه نشسته‌اند و قصه‌ها را برای بچه‌ها لو می‌دهند!

-----

در این جلد، به شکل متفاوتی نسبت به جلدهای اول و دوم، فصل‌های کتاب به چهار بخش تقسیم شده‌اند:
۱. مهمان‌ها (۵ فصل)
۲. نورافکن‌ها... دوربین‌ها... شیاطین! (۶ فصل)
۳. آزمایشگاه (۱ فصل)
۴. شیاطین در تکاپو (۷ فصل)
به نظر من تقسیم‌بندی بیهوده و بی‌فایده‌ای است، و فکر می‌کنم نویسنده (دارن شان) چند تیتر اضافه هم برای این جلد نوشته بوده، که دلش نمی‌خواسته بلااستفاده بگذاردشان، و به جای دور انداختن آن‌ها، کتاب را به بخش‌های دیگری تقسیم کرده که آن اسامی هدر نروند. خود فصل‌های کتاب اسامی مناسب خودشان را دارند و نیازی به چنین کاری نبوده.
انگار که کارگردانی این فصل از سریال «نبرد با شیاطین» را به کارگردان دیگری داده باشند، و او مثل فیلم Pulp Fiction وسط بخش‌ها یک تصویر از نام بخش جدید را به نمایش گذاشته باشد.

متن فارسی این قسمت مشکلات زیادی داشت که بالاتر آن‌ها را ذکر کرده بودم. امیدوارم در چاپ‌های جدیدتر این موارد رفع شوند.

در ساده‌ترین نگاه، کتاب به اندازه لازم خون و خون‌ریزی دارد که یک وقت دل مخاطب نشکند.
اما اگر بخواهیم جامع‌تر نگاه کنیم، کتاب پر از کلیشه‌های وصله‌شده است. نه این‌که نشود از این ترکیب لذت برد، اما اگر کسی خیلی داستان‌های ترسناک و پرخون را دنبال کرده باشد، بیشتر بخش‌های این جلد را قبلا در گوشه و کنار داستان‌ها و فیلم‌های ترسناک خوانده و دیده است.

نکته منفی بعدی، تکرار حرف‌ها و پاسخ‌های مسخره‌ای‌ست که به فاصله یک صفحه به مخاطب داده می‌شود. نویسنده برای همراه کردن مخاطبش ننوشته، بلکه برای طولانی شدن ماجرا داستانش را به آب بسته است. به عنوان مثال:
[یونی] دستش را در جیب ژاکت سبکی که به تن دارد می‌برد و یک تلفن همراه صورتی‌رنگ از آن بیرون می‌آورد. آن را به طرف من می‌گیرد. وقتی آن را با سوءظن می‌گیرم، می‌گوید: «من شماره تلفن اولیاء همه بچه‌هایی را که در این فیلم کار می‌کنند دارم. شماره نورا هم هست. دوست دارم تو بهش زنگ بزنی.»
نگاه تندی به او می‌اندازم. می‌گوید: «هیچ کلکی در کار نیست. من نمی‌دانم که وقتی این شماره را بگیری، چه اتفاقی می‌افتد. هیچ قولی هم نمی‌دهم. به گمانم نورا جواب می‌دهد، یا اگر جواب ندهد، می‌توانی یک پیغام برایش بگذاری و او کمی بعد به تو زنگ می‌زند. اما اگر جواب ندهد و زنگ نزند، به گمانم بهترین راه برای کشف حقیقت این باشد که یک ماشین برداریم و فوری دنبال‌شان برویم تا به آن‌ها برسیم.»
به دکمه‌های تلفن خیره می‌شوم. دلم نمی‌خواهد این کار را بکنم. دوست دارم گوشی تلفن را به یونی پس بدهم، کار جمع کردن وسایلم را تمام کنم و از این جهنم بیرون بروم.
اما نمی‌توانم. چون شاید -فقط شاید- اشتباه کرده باشم. شاید این به خاطر ترس من از مبارزه‌ام با لرد لاس باشد که ذهنم به من حقه می‌زند. خیلی‌خیلی مطمئنم که این‌طور نیست. اما اگر شماره را نگیرم، مثل یک احمق به نظر می‌آیم.
تلفن را روشن می‌کنم. فهرست اسامی را می‌گردم. می‌پرسم: «شماره‌اش توی حرف ای است یا ان؟»
یونی می‌گوید: «ان به خاطر نورا.»
اسم‌های ستون ان را می‌گردم. تعدادشان خیلی زیاد است. پایین می‌آیم. این‌جاست -نورا ایژیت. دکمه شمار��‌گیر را فشار می‌دهم. یک بار زنگ می‌خورد. دوبار. سه‌بار. چهاربار. پنج-

به نظر من بیشتر این جملات اضافه‌گویی هستند. به طور کلی مخالف این اضافه‌گویی‌ها نیستم، اما اگر قرار باشد هر چند صفحه یک بار با چنین چیزی مواجه شوم، کلافه می‌شوم. انتظار دارم ماجراهای بیشتری رخ بدهند تا توی یک صحنه گیر کنم و مجبور باشم که محتوای تکراری را با جمله‌های جدید بخوانم.

دو نکته خوب هم در مورد کتاب وجود داشت:
اول این‌که با استفاده از ایده ساخت فیلم ترسناک داستان خوبی برای این جلد تدارک دیده شده بود. از این نظر برایم داستان تازه و جالبی بود، که با آب‌بستن‌ه��ی زیاد به آنِ، کمی بیش از حد رقیق شده بود...
و دوم این‌که پایان کتاب بهتر از دو جلد اول بود و کنجکاوی مخاطب را برای خواندن هرچه سریع‌تر قسمت بعد تحریک می‌کرد.

ضمنا، من ترجمه دیگری از همین مجموعه را در خانه دوستم دیدم و با ترجمه قدیانی مقایسه‌اش کردم: سانسورهای آن نسخه متفاوت از سانسورهای قدیانی هستند، و با این‌که مثلا ماجرای «ریختن شیر روی کف آشپزخانه/لباس میرا فلیم» (در جلد اول: لرد لاس) را به درستی آورده است، اما افتضاحات دیگری وجود دارند. مثلا رقص باله، به کلی به سیرک تغییر کرده، و متعاقب همین تغییر، همه‌جا تغییراتی توسط تیم انتشارات اعمال شده است!!!
Profile Image for Erin *Proud Book Hoarder*.
2,669 reviews1,150 followers
August 11, 2015

It's hard for me when a book jumps between perspectives of characters from book to book. The first book had Grubbs, the second was back in time and introducing Kernel, then the third book is back to Grubbs again - and previewing the fourth, they're introducing a new character entirely. The same villain is present and all these characters will tie together with the Disciples fighting the Demonata.

This may be the weakest of the first three. I was pleased to return to Grubbs because I like the character, and we see him come into his own power and magic blend. The ending promises secrets for him to hold on to as he still wants to resume a normal life. With what he's seen and the traumas he has experienced, who can really blame him? I do think his magic seems intriguing and can't wait to return to his story again.

In this book we have good characters but the plotline is rather strange. Dare I say a little cheesy? Thankfully when I was thinking that during the read, a few chapters more and they showed some was false and less cheesy than I believed, but still...the plot is a decent one but not as complex as the others. It's not a full filler book but it's close. It does show the importance of his developing powers, Dervish's recuperation, and introduces more strongly the danger of the Lambs.

It's a young adult series, but there's plenty of violence and gore. Art's hair has been replaced from cockroaches to maggots. Lord Loss uses the snakes coming out of his chest for more than just looks this time around. It's a little tamer in comparison with details to the horrors of the first book, and some of the twists of threat in the second, but still vicious with its villains. These are certainly top-notch, cruel, evil demons who never know mercy.

Really this book had a plot that lacked complexity on the surface, but introduced a lot of elements we need to know about later. Obviously the secret Bill-E doesn't know yet may become a big deal later, or perhaps not. All those chapters showing the Lambs and their purpose and tension with the Demonata could figure largely into the plot later on. Lord Loss's hatred of Grubbs and Dervish is intensified. We see a big development with Grubbs that will obviously change his future play potential in the big game between the demons and the humans. And we have the intro of a new character or two that may disappear forever, could stay minor and pop up time to time, or could even become big contestants later on.

I will definitely read the next book to find out. These are addictive.
Profile Image for بـهار&#x1f331;.
3 reviews3 followers
May 22, 2024
این کتاب به قدری خوب نوشته شده که در همه‌ی‌قسمت‌ها خودمو تصور می‌کردم،
من اسن کتاب رو در نوجوانی خوندم، چند سال پیش مجدد خوندمش و وحشت کرده بودم ازین همه جزئیات و توصیفات :)))
واقعا کتاب سنگین و خشنیه اما به‌ شدددت دوست‌داشتنی.. حتما یکبار دیگه مجدد کل این مجموعه کتاب رو می‌خونم!
Profile Image for Milad.
144 reviews21 followers
December 3, 2020
"-این اعدام است، نه قتل!
- کلمه متفاوت با همان معنی"

فاجعه اسلاتر دوباره از دید گروبز گفته می شه. شخصیتش پرورش پیدا کرده و تسلطش به جادو خیلی بهتر از اولین رویاروییش با لرد لاس شده. ماجرا، اوایل کتاب کمی آروم پیش می ره اما با شروع قسمت فیلمبرداری در شهر اسلاتر، سرعت سیر داستان سریع و سریع تر می شه. این ماجرا بعضا باعث شد خوب متوجه همه اتفاقات توی شهر نشم. روایت داستان مثل کتاب های قبل کشش زیادی داشت و خیلی روان هم پیش می رفت.
Profile Image for Ali.
104 reviews4 followers
May 11, 2023
It was good everything went well and enjoyable
I liked the characters. And the events were thrilling as always
I really liked Uni (Onie?) I hope we'll see more of her
Profile Image for Cee.
982 reviews238 followers
February 9, 2011
My literature teacher said to class once: a writer that writes countless books, writes the same story over and over again. And I think there is a core of truth in this.

Darren Shan writes an insane amount of books in such a short time period. He publishes two books every single year. And what most people forget is that he actually is still fairly young; according to his Goodreads page he isn't even forty yet. By the time he's too old to write he will have written enough for the library to dedicate a whole cabinet just to fit in his books.

That makes you wonder though. Are all these books still unique? Or is it the same story told over and over again, only slightly different every time?

I don't know what the future may hold for Darren, but I do know that he still has enough creativity to keep us entertained and on the edge of our chairs. Slawter is slightly different from the previous parts in this series regarding the pacing. Darren's other books contain a lot of fighting off horrible demons and keeping them from ripping you apart. There is a lot of action in those books and they're lighter on the plot side. Slawter on the contrary doesn't have that much action going on. Looking back on the book, there is only really one big fight at the end of the book. Instead of a constant stream of blood and intestines, we now have a book that is more subtle, with more intrigue and plot twists. I liked to see this other side of Darren's writing in the Demonata series.

As the books in this series don't all follow the same persons, you need some kind of connecting factor to keep this series together. I love the way the author has managed to do this so skilfully subtle. He makes sure his readers see and recognise details from the other books, but keeps his characters in the dark, like they should be. They never know things they shouldn't and I really appreciate he took an effort to stay true of his storyline, and not to take the easy way out.

It was great to see Grubbs from Lord Loss (see below) back. He is scared, yet responsible. I like that he is so human, yet still a hero. While he is noble and saving everyone's ass, he would rather run away. He doesn't seek out the danger, he tries to avoid it. But when time comes he has the guts to fight back.

I'm really enjoying this series. This book was like seeing old friends. I'm curious to see where Darren Shan is taking us with these books. Will the terrifying Lord Loss ever be defeated?
Profile Image for Jamie Rose.
532 reviews15 followers
February 9, 2014
Grubs has been taking care of Dervish since their battle with Lord Loss left his uncle a bit worse for wear. Bill-E has almost no idea of what Grubs and Dervish went through to save him.

Unexpectedly, a celebrated horror movie director gets in touch, wanting Dervish to act as a consultant on an epic horror movie about demons. After some persuasion, Dervish agrees and takes Grubs and Bill- E to the set with him.

It doesn't take long for Lord Loss and his hell babies to show up and make things difficult for Grubs and Dervish, forcing them into another gruesome battle for their lives.



Profile Image for Chappy.
413 reviews22 followers
June 1, 2017
God I was a lazy so and so back in the day, good thing I'm rereading this series and doing reviews along the way, how else would people know my various opinions about this brilliant series...tut tut


This is the point of the story in which I thought shit has really begun to hit the fan, in the last two books there have been several instances of demonata appearances and destruction on earth, but these have usually been isolated and contained to a few murders without any follow up, slawter however I believed changed this.
What's there to say that hasn't been said for the previous few books?? There's a bunch of laughs, tonnes of gore and action and enough drama to keep you entranced for hours.
Not only is the demonata in full swing with the backing of the powerful Lord Loss but it seems more and more people are becoming aware of their existence and the bodies are beginning to pile up stories high.
Not only this but we get our first glimpse of ultra powerful Grubbs and just what he is capable of doing with the right amount of magic, to bad he doesn't tap into this again till later but it's a lot of fun to reread.
Slawter is just as good as I remember it being three years ago, even though I feel guilty about rereading books instead of experiencing new adventures I'm glad I talked myself into picking up one of the all time great book series and give it another whirl. I should have the series finished again within the next few months (even though I have to read the paper editions for the last books like a muggle...given the audiobook versions have not arrived yet)
Profile Image for Jason.
1,179 reviews273 followers
February 19, 2015
3.5 Stars

Slawter book 3 of Darren Shan's Demonata is a good fast read. The third time out is not exactly a charm. This is the shallowest scoped and weakest of the first three novels. Reading this immediately after reading my favorite book two Demon Thief only made this one seem even smaller.

The plot in this one narrows down our adventure to one little town and the filming of a movie called Slawter. As a result the situations that arise are small in comparison to the previous books. Top this off that even though I enjoy Grubbs as the main character, he is not as special and cool as Kernel from book two.

Enough with negatives. I still enjoyed this book and love the series. I have had a blast revisiting the world of the Demonata and reading the style of Darren Shan. These books maybe classified as Young Adult, but Shan does not hold back on the blood, action, and gore. These books may not be appropriate for many if you have problems with blood and gore. People get maimed and killed and there is always a lot of blood.

It is great that magic has moved front and center in this series. I can't wait for more. The plot is straight forward with minimal turns along the way. The reading is easy going and there is plenty of action to speed things along. This is a good edition to the series.

I am a Darren Shan fan now and look forward to reading more. Really fun stuff...
Profile Image for I'mogén.
1,136 reviews41 followers
November 12, 2015
I was so glad to come back to the original characters of the Grady's, from Lord Loss!
I felt like everything not necessarily fell into place (cause it didn't need that), but gave some background and perspective into the life of Dervish and with that newfound knowledge I was able to appreciate him more as a character and understand subtleties I wouldn't have been able to without the information the second book gave me... But we aren't here to talk about book two!

This book was awesome! I loved it way more than more than the first and feel if was on par with, or a little less great with, the second.

Coming back to Grubb's life I found his growth of magical abilities to be interesting, but didn't like how it just happened and, as I've said before, lacks a magic system/rules as that just bothers me because I need structure!
Apart from that minor irritance, I liked the wave of new characters and liked disliking others.
The plot of it being set on a movie set was really interesting and quite entertaining as the events fleshed out and spirled out of control. I do hope they bring the Grady's back because I want more, but I have a feeling that years will be skipped!

Pick it up, give it a go and enjoy! >(^_^)<
Gén
Profile Image for Max.
50 reviews
November 6, 2008
This book the 3rd one is continuing the story off book one. A really famous movie maker is inviting Uncle Dervish to help her make one craz horror movie called SLAWTER. Grubbs suspect there is something fishy with the movie maker because from the prototypes on dvd they look kind of real like the demons Grubb have faced in book one. Once they are on the scene Grubbs couldn't believe his eyes when he saw a demon tear apart his friend away when it's actual real but everyone thought it was fake since its a part of the movie and the stage effects had made everything real. Grubb knew it was real now he is on the case to solve the deadl murder of the demons connection with the movie maker. This is kind of cool but it's sad that many people have died. Also this book have more demons then both other books
Profile Image for Clare.
489 reviews25 followers
May 10, 2016
4.5 out of 5 stars.

This book was brilliant fun.
As warped as it's going to sound, I really enjoyed it - in all it's cheesy, gorey madness.

The way that the series is developing is something I hoped for from the moment I picked up the first book, and seeing these characters progress and become better versions of themselves it awesome.

The writing still got to me a little at points. Where it felt more of a list than the telling of a story, but it was so much better than the first two books.

I can't wait to pick up the rest of the series.
Profile Image for Siobhan.
4,800 reviews592 followers
October 17, 2014
Taking place after Lord Loss, this book brings us back to the story of Grubbs.

There is much character development for Grubbs, along with a lot more being found out about the magic in the universe. Fast paced and filled with action, this book is enjoyable leaving you on the edge of your seat throughout and more than willing to continue on with the series at the next chance you get to find out what comes next.
Profile Image for Carien.
1,274 reviews29 followers
September 13, 2017
I had a bit of a rocky start with this series, but it's getting better each book.

Shan even managed to surprise me in this book. In the Cirque du Freak books I could see things coming from miles away, but here I actually was wrong about a few things that happened.

This is a fun, action-packed romp with misdirections, mayhem and demons.

I'll be picking up the next book soon.
Profile Image for Gypsy Grace.
2 reviews
April 12, 2021
Two words; dream sequence.
An authors lousy attempt at bridging a gap in their uninventive book.

Filler and plot holes galore, this novel will have you comparing it to Swiss cheese.
Profile Image for parto.
45 reviews2 followers
March 9, 2024
به یکی از شخصیت ها از اول ورودش اعتماد نداشتم تا صفحه اخر ولی زیاد به این شک من توی کتاب پرداخته نشد امیدوارم جلد بعدی مشخص بشه حدسم درست بود و اگر بشه عجب ویلنی خواهد شد.
Profile Image for Behnam M.
80 reviews34 followers
November 9, 2018
هیچ پایان خوشی وجود ندارد

اگر فکر میکنید آدمی هستید که به جزئیات اهمیت میدهید و داستانی شسته رفته و بدون سوتی میخواهید باید جدا از خواندن این سری از رمان های به اصطلاح وحشتناک درن شان بپرهیزید. این مجموعه بسیار سرسری و بدون پرداخت جزئیات نوشته شده است. حس می شود از آن داستان هایی هست که در چند آخر هفته نوشته شده است و نویسنده عمدا نخواسته است به منطق توالی اتفاقات فکر بکند. شاید اگر ۱۷ ساله بودم به این داستان ها نمره ی بیشتری می دادم. اما حتی در حد داستان هایی نیست که جان کریستوفر با عجله و برای تامین درآمد ماهیانه اش می نوشت.

شاید این مجموعه پایان خوشی داشته باشد.

Profile Image for ژاچ..
41 reviews19 followers
February 19, 2024
فقط بخاطر گروبز گریدی و درویش🤌🏻
دموناتا حکم پرسی جکسون دوم رو داره.
Profile Image for Ninth .
25 reviews
April 30, 2013
4 stars for the grand Slawter!

More gore. More Guts. More demons.

"LIGHTS. CAMERA. SLAWTER!"

Warning: Do not read the book if you hate reading about people getting butchered, old and young alike.

So... Here we are again. Roughly 25 years after the events of Demon thief(and 1 year after Lord Loss)

Those of you who haven't read the 1st book will find the first two chapters interesting as the protagonist gives a quick recap. For others, it may seem irritating(like how I felt)

Anyway..
Grubbs Grady is back, the protagonist from the first book, who defeated Lord Loss. He has been babysitting Dervish, his uncle, who has yet to calm down from the shock(regarding facing Lord Loss)

Bill-E Spleen, Grubbs' brother helps him to take care of Dervish. Everything goes on smoothly. They go to school. Do their homework. Perfectly normal.

But one fine day, Dervish recieves a contract offer from David A Hayms(later Davida, oooh she's a chic!), the ace horror moviemaker. She wants Dervish's expertise in helping her craft demonic costumes.

Grubbs and Bill-E cannot shut up. They are like "Hey yall David A Hayms is comin' over to our place to talk buisness!" and all the other kids sort of worship them.

And then she comes. Davida, Oscars rolling around her house like waste, An old bitch trying to Find out new and bloodier ways to kill people in her movies. The movie she'd like to shoot is called "Slawter", Coolio namio bitchio!

The theme is that in which demons massacre people(In the worst ways imaginable) in a village called Slawter(built from the ground up just for the flick) and some funky hero's gonna save the day. Simple as shit. But the thing is KILLING. She wants the demons to look real, so real that even the actors must wet themselves. And since Derv is a man who knows stuff about demons, she asks.

The man accepts. He, Grubbs and Bill-E go to the village of Slawter. Everythings cool here. Free food and stuff. Freeroaming anywhere except warehouse D.

And everyone's freakin exited the day when the first killing is shot. A boy, Emmet, is supposed to be eating the flesh of some headmaster and then a demon is supposed to drag him into the manhole and kill him, blood everywhere.

Davida is too exited, she boasts(Dervish says) that she created demons with circuits and shit which one would not believe to be a dummy.

And. ACTION.
*munch* *munch*
Yummy...
Blah.. Blah...
The demon comes out of the manhole and grabs Emmet, it looks so real, it pulls him down and rips him apart, raining blood all around, and Emmet goes like XP. Everyone claps.

But Grubbs doesn't.
That was just a dummy, fool. Wires, Plastic and paint.
Right?

WRONG!

---

PLOT: The plot is good, but it's not as captivating as the first two books. While those two had some undefined aim and a twist. This lacked both. There are lot of unnecessary stuff around. For example: the Lambs, some 3 chapters wasted on them, pointless.
The Ending was not so pleasant either(you could guess it easily). But you gotta give it in for the narrative style and the speech. They were awesome.

CHARACTERS: Grubbs Grady, much more likable than the first book. Bill-E Spleen, sticks around for a lot, wastes 2 chapters. Dervish, the man who lost his nuts, I didn't like him for the first half, then... Gradually he regains his senses and becomes the lovable epic demon-ass-kicker. Juni, a psychologist who has a softy softy spot for Derv the Perv.
And there are a lot of characters here, most of the movie cast are on. Can't remember most names.
Aaaaand
LORD LOSS!, Yay! He's back for Revenge. He's back for Grubbs and Dervish. Though he acts less nobler here(slaughtering people, sucking the life out of a little girl), he still is a demon of words. He promised someone something, he gives the something to the someone. But hell with it! I STILL LIKE HIM!

---
“But stories don't end. They continue as long as you're alive. You just have to get on with things. Turn the page, start a new chapter, find out what's in store for you next, and keep your fingers crossed that it's not too awful. Even if you know in your heart and soul that it most probably will be.”
---


That's about it, again.
-NA
Profile Image for Wren.
186 reviews8 followers
March 30, 2016
The Demonata series is pretty great for teen horror fiction, but so much of what I don't like about the author's style seeped into this one, making it my least favourite of the series.

This book is just as fast-paced and fun as the previous two, but it lacks their depth. Lord Loss is barely in this one, and most of the story is devoted to a painfully slow realization that isn't nearly as clever as the ending to Demon Thief. It is briefly interesting to get to see the motivations of the Demonata's human quislings, but they're not very fascinating or realistic motivations in the end.

Grubbs is my least favourite of the three protagonists, as well, and this book is all Grubbs. He's not a very complex character for most of the series, and just feels like a juvenile author-avatar. Dervish and Grubbs also provide most of the humour in this series, which I don't care for at all. It can be a little cringe-worthy at times.

A lot of this book is devoted to both parody and un-ironic usage of horror movie clichés. I never really liked horror movies, so perhaps I was just missing that layer to the story, but a lot of what I dislike in the genre is present in this book.

So basically, I wouldn't recommend this at all. The problem is that you sort of have to read it if you want to go all the way through the Demonata series properly, and that I would recommend. It's a good series for younger readers and horror fans of all ages. If you've enjoyed the first two books, just wade through this and then it's all uphill from here. No worries.
Profile Image for Gui.
88 reviews44 followers
May 15, 2013
I liked Slawter. I'm rating it 3 stars because Demon Thief, book #2, was really good and it set my expectations too high I guess.

Grubbs, Bill-E, and Dervish are back and raising hell again. This time in a town named Slawter, where a horror movie is being made.

In this book, Grubbs learns more about the Demonata while facing old enemies and about himself in regards to his magical powers.

Again, I listened to the audiobook which was really good. Congratulations are in order for voice actor Rupert Degas for doing an amazing job.

Favorite quote from the book:

"Never trust fairy tales. Any story that ends with “They all lived happily ever after” is a crock. There are no happy endings. No endings, full stop. Life goes on. There’s always something new around the corner. You can overcome major obstacles, face great danger, look evil in the eye, and live to tell the tale — but that’s not the end. Life sweeps you forward, swings you around, bruises and batters you, drops some new drama or tragedy in your lap, never lets go until you get to the one true end — death. As long as you’re breathing, your story’s still going."


I'm looking forward to the next book, Bec
Profile Image for Mastaneh Narimani.
17 reviews6 followers
October 15, 2020
خواندن دوباره ی دموناتا بعد از ۱۰ سال مثل برگشتن به خونه بعد از یه روزِ کاریِ سخت میمونه. " هیچوقت به قصه های دیو و پری اعتماد نکنید. هر قصه ای که با جمله ی' و از آن به بعد تا آخر عمر با خوشبختی زندگی کردند.' تمام بشود چرند است. هیچ پایان خوشی وجود ندارد. آخر هیچ قصه ای نقطه نیست. زندگی ادامه دارد. همیشه در گوشه و کنار زندگی، چیز جدیدی پیدا میشود. شما میتوانید از موانع بزرگ بگذرید، با خطرهای بزرگ روبه رو شوید، از قدرت های جادویی استفاده کنید و زنده بمانید تا قصه تان را تعریف کنید، اما این پایان قصه نیست. زندگی شما را به جلو هل میدهد، شما را این طرف و آن طرف میچرخاند، خرد و خمیرتان می کند، ماجراهای غم انگیز یا وحشتناکی را توی بغلتان می اندازد و هیچوقت دست از سرتان برنمی دارد تا به پایان حقیقی برسید. به مرگ. تا زمانی که نفس میکشید، قصه تان ادامه دارد... "
خب برای من به شخصه، همیشه ترکیب درویش و گروبز ترکیبِ هیجان انگیزی بوده و هست. به طور کلی تاثیری که این دو نفر در روند داستان دارند و تغیراتی که گروبز درگیر آن میشود شدیدا جذاب هست و باعث میشه به بودن تغیرات در هر زمان و هر شرایطی امید داشته باشی.
Profile Image for Max.
68 reviews2 followers
October 15, 2007
This book was about Grubs Grady and how he managed to live as an uncle-adopted orphan. His parents and sister got killed because his parents lost a deal to heal Lycanthropy (a term for werewolf transformation). The deal was with a demon who has no heart, no feelings, and feeds on sorrow (or what idiots call: Emo). This book tells how a boy takes care of his cousin, and becomes a movie star, only to see several genuine murders take place.
I really liked this book because it explains the personalities of the characters in the book VERY clearly and also how language should be used at the appropriate time. This book takes an average of about 2 days to read (took me about an hour and 40 minutes). Also, for the people who like murder and action, this is the book for them.
Profile Image for Glenn Johnson.
126 reviews3 followers
February 4, 2019
Very happy with the fact that I finished this in a day! So now for my thoughts: for me, this book is when the series starts to feel like a series. The first book feels like it could be a stand alone book, since it definitively ends in a way. The second develops the story a bit more, gives us some more questions but in the end the story doesn't necessarily feel like it's part of a series, perhaps just backstory for characters if not for a few elements. But this book really gives that series feel, picks up where we left off and sends the story in a new direction, and it's something I've never really thought about before. But I must say, the story of this is just so good, and part of the reason why this series is in my top ten of all time ( so far) if not top five maybe. 5/5 stars.
Displaying 1 - 30 of 558 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.