پرش به محتوا

shame

از ویکی‌واژه
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

انگلیسی

آوایش

  • آیپا: /ʃeɪm/
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
  • پساوند انگلیسی:-eɪm|-eɪm

ریشه‌شناسی ۱

در انگلیسی قدیمی scamu است. با شرم فارسی آن را مقایسه کنید.

اسم

  1. حیا و حالت انفعال و عفتی که برای شخص هنگام حرف زدن و یا کردن کاری حاصل می شود.
  2. When I realized that I had hurt my friend, I felt deep shame.
  3. وقتی من فهمیدم که دوستم را آزار دادم، احساس شرم شدیدی به من دست داد.
  4. چیزی که باعث تاسف می‌شود.
  5. It was a shame not to see the show after driving all that way.
  6. خیلی حیف شد که بعد از آن همه رانندگی، نمایش را ندیدیم.

مترادف‌ها

  • (یک چیز تاسف‌بار): pity

واژه‌های مشتق‌شده

نکات استفاده

  1. در حالت کلی shame ناشمردنی است، اما گاهی اوقات شمردنی هم استفاده می‌شود. مانند:
  • I felt two shames: one for hurting my friend, and a greater one for lying about it.
  1. من دو بار تاسف می‌خورم، یکی به خاطر این‌که دوستم را آزردم، و بدتر از آن در موردش دروغ گفتم.

برگردان‌ها

ریشه‌شناسی ۲

در انگلیسی قدیمی scamian است.

فعل

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. احساس شرمندگی کردن، شرمنده شدن
  2. 1485, Sir Thomas Malory, Le Morte Darthur, Book VII:‎
    ‎Therefore, brothir, I woll that ye wete I shame nat to be with hym nor to do hym all the plesure that I can.‎

برگردان‌ها